بال (مفرداتنهجالبلاغه)بال یکی از مفردات نهج البلاغه، به معنای حال، خاطر و قلب، میباشد که حضرت علی (علیهالسلام) هنگام غسل دادنِ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، و در خصوص از بین رفتن فرصتها و نامهای به اهالی مصر، از این واژه استفاده نموده است. ۱ - مفهومشناسیبال به معنای حال، خاطر و قلب، آمده است. ۲ - کاربردهاامام (صلواتاللهعلیه) هنگام غسل دادنِ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، فرموده است: «بابی انت و امّی اذکرنا عند ربک و اجعلنا من بالک؛ پدر و مادرم فدای تو، ما را در نزد خدایت یادآور و از آنچه در خاطرت هست قرار بده.» همچنین امام (علیهالسلام) در رابطه با از بین رفتن فرصت فرمودهاند: «هیهات هیهات قد فات ما فات و ذهب ما ذهب و مضت الدنیا لحال بالها؛ دنیا به حال خاطر خود گردش کرد نه به میل آنها.» ضمیر «بالها» راجع به دنیاست. و هنگامی که مالک اشتر را به زمامداری مصر رهسپار نمود، به اهل مصر چنین نوشت: «فلمّا مضی (علیهالسّلام) تنازع المسلمون الامر من بعده فو الله ما کان یلقی فی روعی و لا یخطر ببالی انّ العرب تزعج هذا الامر من بعده (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عن اهل بیته و لا انّهم منّحوه عنّی من بعده.» از این کلام معلوم میشود که امام تصور کرده است که اهالی مصر حتما بیعت روز غدیر را محترم خواهند شمرد و بعد از رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خلافت با آن حضرت (علیهالسلام) خواهد بود. ۳ - تعداد کاربرداین واژه ده بار در «نهج البلاغه» آمده است. ۴ - پانویس۵ - منبعقرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بال»، ص۱۶۲. |